خدایــــــــــــــــــــــــــــــا
کسی اینجا به یادش نیست که دنیا زیر چشمـــــاته
یه عمره یادمـــــــــون رفته زمیـــــــن دار مکافــــــــاته
فراموشــــــــم شده گاهی که من اینجا چه ها کردم
که روزی بـــــاید از اینجـــــــا بازم بیش تو برگـــــــردم
خدایـــــــــا وقت برگشتن یه کم با من مــــــــــدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم یه گوشه جا کن
امافاجعه ی زندگی تو ان هنگام اغاز میشود که کسی از کنارت می رود اما نمیمیرد!
می ماندو نبودنش در بودن تو چنان ته نشین می شود که تو میمیری در حالیکه زنده ای!
گنجشک حوض نقاشی داره بازم پرمیزنه
با بالهای خاکستریش این در و اون در میزنه
قصه حوض نقاشی، گنجشکک اشی مشی
مثل دل تنگ منه که داره پرپر میزنه
گنجشکک قصه ما کوچیکه اما می دونی؟
از اون دورا وقتی میاد مثل کبوتر میزنه
دلش می خواد ماهی باشه تو حوض ما شنا کنه
برا همین ماهی یه بار به ماهیا سر میزنه
گنجشکک اشی مشی، هی لب بوم ما نشین
اینجا بارون وقتی میاد سنگین و جرجر میزنه
اینجا هوا آفتابی نیست، اینجا زمین پر از غمه
اینجا صدای رعد و برقا هم بلندتر میزنه
روزگاری پاک بودم مثل تو
محو در افلاک بودم مثل تو
مثل شیداییت پرپر میزدم
سینه ای پر چاک بودم مثل تو
آسمان بودی زمین پیش تو هیچ
خاک، خاک خاک بودم مثل تو
چشم تو الماس، مروارید، در
چشمه ای نمناک بودم مثل تو
دست در دستت، دعا گو، ملتمس
شاخه ای از تاک بودم مثل تو
پر ز شور و شوق بودی مثل من
من کمی غمناک بودم مثل تو
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

شاید فرمول عشق همین باشد!
من در گزشته ای زندگی میکنم ...
که هنوز نگذشته ...............
بالای قبر خود نشسته ام
و زار میزنم..............
چرا هرروز مرا میکشید؟؟!!!!
ولی خاکم نمیکنید.....................
تو رو به رهایی و من رو به این غم
میری تا توی سرنوشتت نباشم
اگه روزی برگشتی و من نبودم بدون خواستم اما نشد بی تو باشم
.: Weblog Themes By Pichak :.