تاريخ : برچسب:, | | نویسنده :

خدایــــــــــــــــــــــــــــــا

 کسی اینجا به یادش نیست که دنیا زیر چشمـــــاته

یه عمره یادمـــــــــون رفته زمیـــــــن دار مکافــــــــاته

فراموشــــــــم شده گاهی که من اینجا چه ها کردم

که روزی بـــــاید از اینجـــــــا بازم بیش تو برگـــــــردم

خدایـــــــــا وقت برگشتن یه کم با من مــــــــــدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم یه گوشه جا کن



ادمهایی میایند زندگی میکنند میمیرند ومیروند...

 

امافاجعه ی زندگی تو ان هنگام اغاز میشود که کسی از کنارت می رود اما نمیمیرد!

 

 

می ماندو نبودنش در بودن تو چنان ته نشین می شود که تو میمیری در حالیکه زنده ای!

 




تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

گنجشک حوض نقاشی داره بازم پرمیزنه

با بالهای خاکستریش این در و اون در میزنه

قصه حوض نقاشی، گنجشکک اشی مشی

مثل دل تنگ منه که داره پرپر میزنه

گنجشکک قصه ما کوچیکه اما می دونی؟

از اون دورا وقتی میاد مثل کبوتر میزنه

دلش می خواد ماهی باشه تو حوض ما شنا کنه

برا همین ماهی یه بار به ماهیا سر میزنه

گنجشکک اشی مشی، هی لب بوم ما نشین

اینجا بارون وقتی میاد سنگین و جرجر میزنه

اینجا هوا آفتابی نیست، اینجا زمین پر از غمه

اینجا صدای رعد و برقا هم بلندتر میزنه



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla


روزگاری پاک بودم مثل تو

محو در افلاک بودم مثل تو

مثل شیداییت پرپر میزدم

سینه ای پر چاک بودم مثل تو

آسمان بودی زمین پیش تو هیچ

خاک، خاک خاک بودم مثل تو

چشم تو الماس، مروارید، در

چشمه ای نمناک بودم مثل تو

دست در دستت، دعا گو، ملتمس

شاخه ای از تاک بودم مثل تو

پر ز شور و شوق بودی مثل من

من کمی غمناک بودم مثل تو


 



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

 

به نظر شما مفهوم این فرمول چیست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


شاید فرمول عشق همین باشد!

 



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

من در گزشته ای زندگی میکنم ...

    که هنوز نگذشته ...............



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

                               بالای قبر خود نشسته ام

               و زار میزنم..............

                                 چرا هرروز مرا میکشید؟؟!!!!

                ولی خاکم نمیکنید.....................



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

تو رو به رهایی و من رو به این غم

میری تا توی سرنوشتت نباشم

اگه روزی برگشتی و من نبودم بدون خواستم اما نشد بی تو باشم
 

 

 



صفحه قبل 1 صفحه بعد
  • روزمره
  • چاله